+
۱۴۰۰/۱۲/۱۲ | ۰۰:۰۳ | رحیم فلاحتی
منچستر در مقابل واتفورد ایستاده است. دقایق اولیه بازی است. یک استادیوم پر از تماشاگر، تیم محبوب خود را با سر و صدای فراوان تشویق می کنند. یازده نفر را می خواهند به هیجان بیاورند تا تیم مقابل را درهم بشکنند و گل باران کنند. دو تیم که مقابل هم قرار گرفته اند با جان و دل بازی می کنند. نه شاید بهتر است بگویم می
جنگند. هیچ چیز از یک جنگ کم ندارد. توپ ها به سمت دروازه ها شلیک می شود و ساق ها و آرنج ها و سرها از خجالت نفرات تیم مقابل در می آیند.
صدای کتری بلند می شود. برمی خیزم تا چای دم کنم. فکر می کنم الان طرفداران تیم منچستر در کی یف پایتخت اوکراین چه می کنند؟ چای می نوشند یا قهوه یا مُسکرات ؟ با صدای انفجارها در شهر چگونه کنار می آیند ؟ اصلن می دانند روس ها تا کجا پیش آمده اند؟ آب جوش را درون قوری می ریزم. به جبهه ی روس ها فکر می کنم. جنگ خشن است. خون و خونریزی دارد. آوار و آتش و آوارگی دارد. نیمه ی اول بازی تمام می شود. بدون گل . رونالدو نتوانسته گل بزند. پوتین اما گل زده است. و بقیه ی هم تیمی هایش را به ادامه بازی تشویق می کند. روس ها در زمین اکراینی ها بازی می کنند. آنها خشونت را چاشنی کار قرار داده اند تا بازی را برنده باشند.اما این بازی چون فوتبال نیست و جنگ هیچگاه برنده ای نداشته است. هیچکس جرات ندارد جنگ را داوری کند. جنگ داور نمی شناسد.
می نشینم . اما بعید می دانم دوطرف مخاصمه ساکت نشسته باشند. چای باید دم بکشد. نیاز است که آتش بس اعلام شود. آیا در آتش بس چای دم می کشد؟ باید زیر کتری روشن باشد. نیمه ی دوم شروع می شود. رونالدو از اینکه نیمه ی اول گل نزده است ناراحت است. این را می توان از چهره اش خواند. توپ ه هر فصل تجاوزت تجدید باد !...
ادامه مطلبما را در سایت هر فصل تجاوزت تجدید باد ! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : eablomofa بازدید : 146 تاريخ : سه شنبه 13 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:41